عضو دندانپزشک شورای عالی نظام پزشکی در یادداشتی به تشریح وضعیت جامعه دندانپزشکی در کشور پرداخته است.
ما دندانپزشکان قافله را باختهایم و حیران و سرگردان در خیابانهای شهر
پرسه میزنیم. اینکه پشت پرده چه اتفاقاتی رخ داده، بماند. اینکه بدون
ایجاد زیرساختهای اولیه، ورودی دانشگاهها را پر از دندانپزشک جوان کردیم و
افتخار کردیم که خروجی دندانپزشک در سال زیاد داریم و اینها را بدون
پشتوانه وارد بازار کار کردیم، بماند.
حال دندانپزشکان خوب نیست
نمیدانم تصمیمگیرنده چه کسی است و چه کسی نسخه ما را میپیچد اما میدانم
چنان سیلی سختی خوردیم که نمیدانیم منبع آن از کجاست. شاید هم بدانیم و
نمیخواهیم عنوان کنیم. شاید خجالت میکشیم اما واقعیت تلخ است. تا زمانی
که در جامعه دندانپزشکی، غیردندانپزشک نسخه ما را میپیچد، شرایط بهتر از
این نخواهد شد. جامعه دندانپزشکی این همه مشکل دارد و تا وقتی که ما در
وزارتخانه فقط یک زیر مجموعه کوچک از بیماریها محسوب میشویم، حال ما بهتر
از این نخواهد بود. وقتی بخواهیم واسطهها را کنار بزنیم و به شخص وزیر
برسیم و به مقامات بالا مشکل را بگوییم، آنها گوش نمیدهند؛ نمیدانم شاید
هم مشکلات ما را به بالا نمیرسانند.
دل ما گرفته است. چراکه شاهد ورود سیل عظیم متخصصین جوان هستیم. این
عزیزان با برگههای آموزشی وارد مراکز استان میشوند و تمام مدت به خاطر
نبود زیرساختهای دانشگاههای جدید و نبود امکانات مالی پشت درهای بسته
میمانند. اینها قصد دارند وارد کار درمان شوند، اما زیرساختاری در درمان
وجود ندارد که این متخصصان بتوانند کار کنند. اگر چشم خود را باز کنیم و
پردهها را کنار بزنیم، دل خیلی از عزیزان دندانپزشک که از شهرهای مختلف به
مراکز استان میآیند، خون است. متخصصین پروتز، متخصص بیماریها و متخصص
رادیولوژی به درهای بسته خوردهاند. از یک طرف تعهد استانی دارند از طرف
دیگر به آنها امکانات برای کار نمیدهند. اینها چه باید بکنند؟
آیا افرادی که تصمیمگیران اصلی هستند، میتوانند جواب دهند؟ در کشور ما
قوانین متغیر است. به کدام قانون این همه ورودی دندانپزشک گرفتند و به
کدام قانون به این عزیزان جواب رد میدهند؟ آنها احساس میکنند سربار جامعه
هستند. بارها این را گفتیم اما به در بسته گفتیم.
بنده از جامعه پزشکی خواهش میکنم همانطور که پزشکان عمومی در مقطعی به
مشکل خوردند، این مشکل برای دندانپزشکان هم در حال رخ دادن است و شوخی
نیست. ما امروز ۴۰ هزار دندانپزشک خارج از کشور داریم که میخواهند وارد
کشور شوند. از طرفی داخل کشور هم این همه فارغالتحصیل داریم که نمیتوانیم
آنها را ساماندهی کنیم، چون زیرساختاری نیست. هر بیمارستانی هم که مراجعه
کنید، رئیس دانشگاه میگوید من آن قدر مشکلات درمانی دارم که به دندانپزشک
فکر نمیکنم.
وقتی سیاستگذاران ما دنداندرد را یک مساله لاکچری میدانند، حال ما
بهتر از این نیست. این در حالی است که امروز خیلی از مردم وقتی دندان درد
میگیرند، چارهای جز کشیدن آن ندارند. متاسفانه تعداد دندانپزشک را بالا
بردیم که به مردم خدمت کنیم اما در آن ماندیم.
بیمهها وقتی وارد عرصه سلامت دهان و دندان میشوند، میگویند ما
نمیتوانیم از این حوزه پشتیبانی کنیم. بیمهها برای دندانپزشکی چه کردند؟
کسانی که به ما مراجعه میکنند، به خدمات سطح ۲ و ۳ نیاز دارند.
البته این را هم نمیتوان کتمان کرد که گاهی اوقات هم انتظارات بالای
دندانپزشکان جوان کار دست آنها میدهد. هر استان که فقط شامل مرکز استان
نیست. سیاست سلامت باید بهنحوی زیرساختها را فراهم کند که دندانپزشکان را
به شهرهای دیگر بفرستند و به آنها اجازه پروانه مطب دهند تا بتوانند کار
کنند. در این برهه زمانی که تعرفهها هم در حال مشخص شدن است، میتوان به
آنها تعرفه داد تا مطب بزنند و خودشان کار کنند. بهتر است دندانپزشکان را
به شهرهای کوچک بفرستیم به آنها بگوییم که اگرچه امکانات نداریم، اما به
شما پروانه میدهیم تا کار کنید. این باعث میشود مردم روانه مرکز استان
نشوند و خدمات را همانجا بگیرند.
پایان پیام/
۱۳۹۸/۱۰/۲۴